امروز هر یک از ما جمعه رنگین کمانی را به نحوی جشن گرفتیم، به امید آنکه همه روزهایمان رنگین کمانی شود و دنیای سیاه و سفید آنها را نیز رنگی گنیم.
ما رنگین کمانی ها جاودانه ایم
بزن
باران و شادی بخش جان را
به باران شوخ و شیرین کن زمان را
به
بام غرق در خون دیارم
بپا کن پرچم رنگین کمان را
بزن
باران که بی صبرند یاران
نمان
خاموش، گریان شو، بباران
ناگفته نماند ویتا و دوستانش در حالی جمعه رنگین کمانی را جشن گرفتند که هیچکدامشان پاسخی به یک سری از سوالات منطقی نداشتند!
پاسخحذفآقا من در همان یک کامنت خوب جواب شما رو دادم و دقیقا به همین دلیل تمام کامنتهای شما و پاسخ خودم را نمایش دادم، آقای خودشیفته، من به شما توصیه می کنم این همه واژه های "منطقی" و "غیر منطقی" را مثل آب خوردن به کار نبرید به ویژه وقتی در یک محیط مجازی هستید و نمی دانید طرف شما چقدر با منطق به عنوان یکی از ابزارهای استدلال آشنایی دارد. برای من مردهایی خودشیفته و تنگ نظر مثل شما و نظراتشان هیچ اهمیتی ندارند و به قولی جواب ... خاموشی است، ولی حالا که اصرار داری جوابت را بدهم بذار چند نکته را روشن کنم تا بازدیدگنندگانی که نیاز به توضیح بیشتر در این مورد دارند بدانند که حق با کیه:
پاسخحذف1. برای بار دوم می گویم این نظریه شما به ضرر خودتان تمام خواهد شد زیرا در میان زنان یک هستی همجنسگرایانه وجود دارد که آنها را به هم پیوند می دهد، این فقط محدود به زنان لزبین نیست بلکه در طول تاریخ و در جوامع مختلف در میان زنان به صورت زنجیره ای متصل تداوم داشته است، شما نمی توانید زنان غیر لزبین را از زنان لزبین جدا سازید، آنها مادران، خواهران و دوستان ما هستند و اگرچه با مردان هستند ولی نزدیکترین دوست هر یک از آنها و کسی که بیشترین عواطف را نسبت به او دارند یک زن است؛ این زن می تواند مادرشان، خواهرشان یا دوستشان باشد. توصیه می کنم مقاله Compulsory Heterosexuality and Lesbian Existence از Adrienne Rich را بخوانید، این مقاله توسط خانم شادی امین به فارسی ترجمه شده و در کتاب "قدرت و لذت" که مجموعه مقالات ادرین ریچ و اودری لورد است چاپ شده، این کتاب برای دانلود روی اینترنت موجود است. در اینجا جا دارد با افتخار اعلام کنم که خود من در طول زندگیم توانسته ام چندین دختر دگرجنسگرای کامل را همجنسگرا سازم، زیرا این حس در همه آنها وجود دارد و تنها القائات اجتماع است که آنها را به سوی دگرجنسگرایی می کشاند. در این میان سه مورد ازدواج کرده بودند که دو تا از همسرانشان جدا شدند و سومی نیز در شرف جدایی است.
2. از من ایراد گرفتی که اگر این نظریه به سود ما لزبین هاست چرا در بخش دیدگاه هایم به آن اشاره نکردم! مرد حسابی! در بخش دیدگاه های من تنها یک مقاله وجود دارد و آن هم مقاله "هموفوبیا و نقش آن در گسترش خشونت علیه زنان" است! هر کسی وبلاگ من را ببیند می داند اینجا یک وبلاگ ادبی است و نه اجتماعی. من مقاله های اجتماعی، فرهنگی و علمی ام را در جاهای دیگر می نویسم. همین یک مقاله نیز به خاطر یک طرح گسترده وبلاگی به مناسبت روز مبارزه با همجنسگراهراسی نوشتم. دلیلی ندارد اینجا تمام دیدگاه هایم را ذکر کنم!
3. داستان من (گذری بر یک رابطه تاریخی سافویی) نه یک داستان تخیلی بلکه یک داستان واقعی تاریخی است (حتی اگر به عنوانش توجه می کردید نیز متوجه می شدید که این یک داستان تاریخی است!) این داستان به عشق همجنسگرایانه دو زن اشراف زاده شاعر و هنرمند می پردازد و نشان می دهد با وجود فشارهای اجتماع و القائات دگرجنسگرایانه آن، نیروی عشق سافویی چقدر قوی است.
4. من در این داستان به دنبال انگیزش جنسی مخاطبانم نیستم و مخاطبان باشعور و فرهیخته من نیز چنین انتظاراتی از من ندارند، ما زنان به قدری تخیل قوی داریم که بر عکس شما مردان برای انگیختگی جنسی نیازی به داستان یا فیلم نداریم! پس تکنیکهایت را به سایتهایی که داستانهای پورن برای ذهن خراب مردان عرضه می کنند ارائه کن!
5. همانطور که گفتم نه داستان من سکسی است و نه از آن تکنیکهای بی ارزش شما در آن استفاده می کنم، اگر همه جا یک مرد حضور دارد به خاطر این است که در زندگی واقعی همین ویتا سکویل وست یک مرد حضور داشته است و این باز نشان می دهد عشق سافویی می تواند تمام چیزهای دیگر را پس بزند، با اینکه ویتا زنی قوی نیست و از همان زنهایی است که متاسفانه تحت تاثیر اجتماع قرار میگیرند ولی ویولت قوی و دوستداشتنی و پرشهامت به او می آموزد چگونه به خود واقعی اش برگردد. اینها نشان می دهد تصوری که تو از ما لزبین ها داری زمین تا آسمان با آنچه ما هستیم تفاوت دارد.
6. من و دوستانم در حالی جمعه رنگین کمانی را جشن گرفتیم که به گرایش مان ایمان داشتیم و به خاطر اینکه تحت تاثیر فشارهای اجتماع خودمان را به فراموشی نسپرده بودیم پرآرامش و شاد بودیم.
راستی معصومه! (میگم معصومه چون کاملا پاکی و زنی که هیچگونه رابطه ای با مردان نداره مثل یک کودک متولد شده از مادر پاک و عاری از هرگونه گناه هست و وقتی همین زن بالغ باشه و مثل یه کودک بیگناه باشه در مرتبه عصمت قرار داره و از اونجائی که مونث هستی (جنس برتر)، یک ه به آخر معصوم اضافه میشه و میشه معصومه!)
پاسخحذفببین معصومه، پروفسور HIROSHI ISHIGURO گفته: "زمانی فرا خواهد رسید كه رباتها میتوانند مارا فریب دهند كه باور كنیم آنها انسان هستند"! اینو گفتم که از همین الان بدونی ژاپنیها زن مصنوعی هم دارن میسازن! لینکشو میذارم، برو ببین میتونی از یه آدم واقعی تشخیصش بدی؟!
http://jp-ir.com/news.php?extend.75.20
البته هنوز یه مقدار کار داره تا کامل بشه. ولی اگه بشه چی میشه! هیچی نباشه 40% روی شما لزبینها کم میشه! و البته انگیزه تون! تازه اگه اون نظریه جدائی دستاوردها هم چاشنیش بشه دیگه چه شود! و این دیگه cell cloning نیست که تابو باشه و خیلیها بهش گیر بدن!
ببینیم صد سال دیگه راجع به این گفته چی قضاوت میشه! در ضمن بگذار با توجه به متون مقدس آینده دیگری را پیشبینی کنم (چون خود تو اصرار داری متون مقدس را پیش بکشیم!) در یه روایت مورد اتفاق و متواتر اومده که قیامت برپا نمیشه مگر زمانی که تعداد زنها پنجاه برابر مردها بشه، و خود من از حجت الاسلام و المسلمین... (اسمش را نمی برم ولی خیلی مشهوره) شنیدم که لزبینیزم و فمینیزم را عامل آن می دانست و از تلاشی که برای بکرزایی زنان و یا ترکیب یک تخمک زنانه و ماده ای شبیه اسپرم که از سلولهای بنیادی زن درست شده برای تولید مثل صورت می گیره گفت، و می دانیم که بچه ای که از یک زن و یا دو زن بدون دخالت هیچ اسپرم مردانه ای تولید بشه دختر خواهد بود.
پاسخحذفآفرین! اگه توی وبلاگت 1 حرف درست زده باشی اون همینه! من هم تایید میکنم! خودت داری میگی خداوند زمانی صبرش به پایان میرسه که گندکاری شما فمینیستها و لزبینها دنیا رو فرا میگیره! و در عین حال خودت گفتی تعداد زنها 50 برابر مردها خواهد شد (چون اکثریت مردم دوست دارن بچه شون دختر باشه نه پسر!)، ولی بهرحال بر طبق همین تفسیر گرچه تعداد مردان کم میشه ولی مقطوع النسل نخواهند شد، تازه به فرض محال اگه همون یک-پنجاهم جمعیت مردان هم یه جوری سر به نیست بشن، باز هم تعدادی از مردان به خواست خدا زنده خواهند ماند (به عنوان مثال حضرت مسیح، یا به اعتقاد شیعیان حضرت مهدی و چند تن دیگر) چون ما میدونیم که همیشه حجت خدا بر جهان جاری بوده و تا قیامت خواهد بود و این حجت همیشه یک مرد بوده و خواهد بود. اون آقای حجت الاسلمی که اینا رو به تو گفته واقعا بینش درستی نسبت به آینده داشته و اون روایت هم از همین الان مشخصه که درست از آب در خواهد آمد.
پاسخحذفو حالا نکته های این بحث:
1- این روایتی که که نقل کردی نتنها هیچ تاییدی بر هیچکدام از ادعاهای تو نبود، بلکه حتی تایید بعضی از حرفهای من هم بود! تو گفته بودی دکتر مارشال گفته مردان خودشان با دست خودشان از بین خواهند رفت! اولا بر طبق این روایت مردان با دست خودشان به این وضع نمیفتن و دلایل دیگری باعث این اتفاق خواهد شد (از جمله تعداد زیاد زنهای لزبین که دوست دارن بچه شون هم حتما دختر باشه)، ثانیا بر طبق این روایت نسل مردها از بین نمیره بلکه جمعیتشون کم میشه، در صورتی که آقای مارشال گفته بود نابود میشن! در ضمن این روایت تایید حرفهای بنده هست، چون نشان میده که اگه به زنان بها داده بشه کار به جاهای باریک کشیده میشه! این از این.
2- من اصراری نکردم که از منظر دینی بحث کنیم، تو ادعا کردی مسلمان هستی و خیلی هم به دینت معتقدی، بنابراین من از منظر دینی به بحث پرداختم، اگه میخوای از نظر لائیسیته و غیر دینی به بحث ادامه بدیم، هیچ مشکلی نیست، اتفاقا بهتر هم هست، چون اونجوری هردو ناچاریم مبانی و فاکتورهائی رو در بحث مطرح کنیم که مورد قبول همه هست، هم خداباوران و هم ناخداباوران. اگه خواستی همین الان بگو تا سوئیچ کنیم روی اون حالت. منتها میدونم تو اون حالت هم شکست خواهی خورد چون همون نظریه "جدائی دستاوردها" چالش بزرگی برای لزبینیزم هست که فعلا شما اندرخمش موندی!
آها راستی اینو یادم رفت بگم، بر اساس احادیث و روایات معتبر که تعدادشون هم کم نیست داریم: "بعد از ظهور منجی آخرالزمان، مستضعفان دنیا را بدست خواهند گرفت و بر آن حکومت خواهند کرد"!
پاسخحذفحالا اینکه منظور از مستضعف چی بوده درش اختلاف نظر هست، ولی از علائم و نشانه ها کاملا مشخصه که مستضعفان در آخرالزمان همان "مردان" میباشند.
زمانی فرا خواهد رسید كه رباتها میتوانند مارا فریب دهند كه باور كنیم آنها انسان هستند! (پروفسور HIROSHI ISHIGURO)
:D
راستی اون لینکی رو که واسه روبات دادم، پایین صفحه اون آقایی که کنار روبات ایستاده همون پروفسور ISHIGURO هست!
پاسخحذفhttp://jp-ir.com/news.php?extend.75.20
خداییش قیافش داد میزنه که یه پروفسور با کلاس و خوش تیپه و مشخصه در مدت کوتاهی تونسته مدارج علمی رو تا اینجا طی کنه! برو ببینش تا چشمانت جلا بگیره!
من فقط آن روایت را به عنوان یک شاهد مذهبی بر اینکه سرانجام لزبینیزم پیروز خواهد شد آوردم. روایت در مورد دنیای بعد مسیح از طبق عقیده سنی ها و یا بعد از امام زمان طبق عقیده تشیع است و ربطی به مستضعفین قبل از ظهور مهدی یا عیسی مسیح ندارد. این روایت که هم شیعه و هم سنی آنرا قبول دارن اگر واقعا درست باشد دلیل محکمی است بر اینکه جدایی دستاوردها پیروزی زنان را در پی خواهد داشت، اینکه خدا از این وضعیت راضی باشد یا خیر را الان نمی تونیم اظهار نظر کنیم. برپا شدن قیامت طبق قرآن و متون مذهبی موعد مقرر دارد. در ضمن شاید طبق پیشبینی پروفسور ایشیگورو رباتها مردها را فریب دهند ولی ما زنان را نمی توانند فریب دهند. ماییم که پیروزیم و فعلا داریم می بینیم فمینیزم روز به روز گسترده تر می شود و زنان روز به روز نسبت به ظلمهایی که جنس دیگر بر آنها روا داشته اند آگاه تر می شوند و ما منتظریم تا زمانی که صبح دولتمان بدمد و شکوه زنانه جهان را فرا گیرد.
پاسخحذفعجب! خانم عرف و حکیم ما که ادعای مسلمان بودنش کون خر رو پاره میکنه، گند زدن لزبینها و تمام شدن صبر خدا رو نشانه پیروزی میدونه!!! البته کسی که به جای "الله"، "نساء" رو میپرسته باید هم این حالت رو نشانه پیروزی بدونه. از نظر تو شاید این پیروزی باشه، ولی از نظر من برعکسه، وقتی طبق گفته خودت آفریدگار جهان از گندکاری یه عده به سطوح میاد و قیامت رو برپا میکنه از نظر من نتنها پیروزی نیست، بلکه یک شکست مفتضحانه است! و نشون میده که زنها لیاقت حکمرانی بر جهان رو نداشتن! و در این میان اون مردان احمق و نادانی که به شما زنها بیش از حد خودتون بها دادن و زمینه رو برای این وضعیت مهیا کردن هم خواهند فهمید که اشتباه بزرگی کردند! خیلی جالبه، خانم عارف و حکیم ما خودش لالائی بلده ولی خوابش نمیبره!
پاسخحذف(ببین معصومه، ادعا کردی پاکی، رسوات کردم، ادعا کردی مسلمانی و الله رو میپرستی، باز هم رسوات کردم! دیگه جانماز آب کشیدن بسه، این اداها رو جلوی آدمهای ساده لو دربیار، جلوی من روراست باش تا حداقل دستت رو نشه و ضایع نشی. من که اصراری ندارم از منظر دینی بحث کنیم، دیدی که خودم گفتم بیا سوئیچ کنیم رو حالت غیر دینی، اونطوری خیلی بهتره، چون ناچاریم در بحثمون از اصولی استفاده کنیم که همه قبول دارن، از جمله خدا پرستان، خداناپرستان، زن پرستان، همه و همه قبول دارن)
در ضمن در روایتهای متعدد و معتبر آمده که منجی آخرالزمان مدت زیادی در جهان حکمرانی نخواهد کرد (حدود 40 سال) و در اواخر حکومتش با توطعه ای که علیهش ترتیب داده میشه ترور میشه و بلافاصله بعد از اون در "صور" دمیده میشه یعنی قیامت. پس این چیزی که شما میگی (به قول خودت دمیدن صبح دولت زنان) قبل از ظهور منجی رخ میده و منجی طومار شما زنهای زن پرست رو در هم می پیچه! نشانه های دنیای پیرامون ما هم دقیقا همین نکته رو نشون میده، یعنی زن پرستی دنیا رو داره فرا میگیره و این وضعیت تا جایی پیش میره که نهایتا یک منجی ظهور میکنه و وضهیت رو تغییر میده. پس سعی نکن با پس و پیش کردن مراحل ظهور منجی به خودت دلداری بدی!
این نکته رو هم بگم که برخلاف گفته تو (که ادعا کردی جدائی تکنولوژیها هم جلوی پیشرفت زنها رو نخواهد گرفت و در آخر)، اتفاقا احادیث و روایتهای آخرالزمان (مثلا همون روایتی رو که دربارش بحث کردیم) حاکی از اینه که مردان بیعرضه و نادان هرگز تکنولوژیهای خودشون رو از زنان جدا نخواهند کرد و هیچ قدمی برای این هدف برنخواهند داشت! وگرنه اگه مردان غیرت به خرج بدن و تکنولوژیهای خودشون رو از لزبینها بگیرن، شما همون عمل لقاح مصنوعی رو هم نمیتونید انجام بدید! پس روایات و احادیث حاکی از این هست که مردان نادان در نهایت تکنولوژیهای خودشون رو از شما دریغ نخواهند کرد و شما تکنولوژی مردان رو همچون پتکی بر سر همان مردان خواهید کوبید تا درس عبرت بگیرن و بفهمن که اشتباه کردن تکنولوژیهاشون رو از شما نگرفتن! ولی باز هم این دلیل نمیشه کسانی مثل من از وظیفه خودشون (یعنی تلاش فراگیر کردن نظریه جدائی دستاوردها) دست بردارن! من در قبال خای خودم و وجدان خودم مسئولم که چیزی رو که میدونم درسته به اونهایی که نمیدونن گوشزد کنم. حتی اگه افشاگریهای من منجر به جدائی دستاوردها نشه، همینکه تعدادی آدم عاقل در سراسر دنیا (چه مرد چه زن) به این حقیقت پی ببرن که زنها جنبه خیلی چیزها رو ندارن و محدود کردن زنان از جانب خدا حکمتی داشته، همین برای من کافیه!
در مورد روباتهای آینده هم فرض کنیم شما رو گول نزنن، همینکه کار یک زن رو برای مرد (البته بعضی از مردان) انجام بدن و مردها از شما بی نیاز بشن کافیه!
متاسفانه عمدا یه مقدار دیر جواب میدی! حالا خوبه تو همین ایران هستی، اگه میخواست خارج از ایران باشی چکار میکردی!
پاسخحذفدر مورد Separatist feminism هم تحقیق کردم، اونها فقط در زمینه جداسازی آثار هنری و مجلات و روزنامه و چیزهایی از این قبیل تاکید داشتن، نه علم و تکنولوژی! که تازه همون موارد هم از طرف فمینیستها دیگه پی گیری نشد! (شاید بخاطر این بود که فمینیستها میترسیدن اگر صحبت از جدائی مجله و آثار هنری رو ادامه بدن، بعدا خود به خود بحث به جدائی چیزهای دیگری هم کشیده بشه و ضرر کنن!) پس نظریه ای که بنده مطرح کردم با آنچه Separatist feminists گفته بودن تفاوتهای زیادی داره!
پاسخحذفدر ضمن این لینک رو هم یه نگاه بنداز، اولین بازیگر ربات!:
http://jp-ir.com/news.php?extend.82.20
در جواب این سه کامنت تو دیگه چی بگم؟ هیچکدوم از سه اصل بحثمون رو که رعایت نمی کنی! فمینیستهای جدایی طلب، ظهور منجی و... کی گفته بعد کشته شدن منجی در صور دمیده میشه؟ اصلا ظهور منجی سومین نشانه از 10 نشانه بزرگ نزدیکی قیامته. در مورد رباتها هم قبلا گفتم ببینیم در آینده چی پیش میاد به هر حال با وجود رعایت نکردن چارچوبهای بحث عالمانه و منطقی باز کامنتهای تو رو نمایش دادم، تا دلیلی باشد بر اینکه ادعاهای تو توخالی است.
پاسخحذفاز بس عرفان سنگین کار میکنی به هذیان گویی افتادی! یا شاید هم داری دست پیش رو میگیری که پس نیفتی؟!
پاسخحذفدر مورد منجی کاملا درست گفتم، تو ادعا کردی بعد از ظهور منجی دنیا به دست مردها می افته ولی بعدش دوباره ورق برمیگرده و زنها حاکم میشن، من میگم اولا اتفاقات و تحولات دنیای ما عکس اینی که گفتی رو داره نشون میده، چون فمینیزم و لزبینیزم روز به روز داره فراگیرتر میشه (خودمون هم شاهدیم) و اون نقطه ای که فمینیزم فرو خواهد پاشید همان ظهور منجی است! اگه اینطور نباشه پس اون منجی چه کاره هست؟! او میاد که تغییر ایجاد کنه، نه اینکه غازچرانی کنه! ثانیا چطور ممکنه خدا به انسانها بشارت بده که زمین در نهایت به دست مستضعفان و مومنان شایسته می افته، بعد آخرش اینطوری نشه و دوباره یه جور دیگه بشه؟!
(وَنُريدُ أنْ نَمُنّ عَلَی الّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الارْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أئمًّْة وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ) (سوره قصص(28) آيه 5) و خواستيم بر كساني كه در آن سرزمين فرو دست شده بودند منّت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم] گردانيم، و ايشان را وارث [زمين] كنيم.
(أَنَّ الارضَ يرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ)
از این دست آیات زیاده، خواستی بگو تا بقیش رو هم معرفی کنم.
تازه خودت هم داری میگی ظهور منجی یکی از نشانه های نزدیکی قیامته، خوب مگه من چی گفتم؟! من هم همین رو گفتم (برگرد بخون) و عقل سلیم هم میگه در فاصله کمی که بین ظهور منجی و قیامت هست، نمیشه که یهو زنان قدرت رو از مردان بگیرن! چنین پروسه هایی مدت زیادی زمان میبره (شاید چند نسل)، مثل پفک و آدامس نیست که آدم اراده کنه و داشته باشه. البته اون اواخر حظور منجی یه بی نظمی رخ میده و حتی منجی ترور هم میشه ولی بعدش قیامت میشه:
(چون قائم آل محمد از دنيا برود چهل روز پس از آن قيامت برپا مى گردد ومردگان از گورها به در مى آيند وبراى حساب وجزاى محشر آماده گردند. وخداوند از آنچه واقع مى شود داناتر، و ولى توفيق وصواب است). (ارشاد شيخ مفيد، با ترجمه ساعدى، ص 708)
(وشايد مراد از قيامت در این روايت قيامت صغرى يعنى رجعت باشد، والبته اطلاق قيامت بر رجعت مانعى ندارد، ممکن است قيامت بر هر دو اطلاق شود). (الايقاظ من الهجمه، شيخ حر عاملى)
حتی اگه منابع شیعه رو قبول نداشته باشی، آیه های قرآن رو که نمیتونی رد کنی! حالا شاید بگی چطور مردان در مدت زمان کوتاهی قدرت رو از زنان پس میگیرن ولی بازگشت زنان به قدرت مدت زیادی طول میکشه؟! پاسخ: چون در آنجا منجی خدا به داد مردها رسید. این از جریان منجی.
در مورد Separatist feminism، منابع زیادی هست، منتها از اونجا که ممکنه ایراد بگیری که مغرضانه نوشته شده، همون صفحه ویکیپدیای انگلیسی رو معرفی میکنم:
http://en.wikipedia.org/wiki/Separatist_feminism
اونها فقط در موارد فرهنگی خواستار جدائی بودن. اگه تو مدعی هستی اونها به دنبال جدائی همه چیز از جمله علم و فناوری بودن، و (این قسمتش رو دقت کن): "و واقعا تصمیم جدی داشتن و طرحی رو برای این موضوع آماده کرده بودن و اون رو در سطح وسیع معرفی کرده بودن"، منبعش رو ذکر کن! (لازم به ذکر است که حرفهای خاله-زنکی که لزبینها پیش خودشون یا وبلاگ شخصیشون یا جمع خصوصی زده باشن قابل قبول نیست و بیش از اینکه بیانگر جدیت آنها در طرح این موضوع باشد، نشان دهنده استفاده از روش گفتار-درمانی برای روحیه دادن به آن جمع است!). این هم از این.
حالا لطف کن بگو من کدامیک از اون سه شرط رو "که با حروف یونانی برایم شماره گذاری کردی و کلمه "استقرائی" را هم برایم ترجمه کردی" نقض کرده ام؟!
در ضمن برای هر چیزی که گفتم دلیل آوردم! لطف کن بگو کدام ادعای من توخالی بوده! مشتاقم که بشنوم!
پاسخحذفسوالهای بیجواب از جانب تو رو هم تک تکشو خاطرم هست، منتها فعلا نمیخوام مته به خشخاش بذارم! به موقش همونها رو دوباره مطرح خواهم کرد!
در کامنتهای قبلیت اون سه اصل را رعایت نکرده بودی، اما در مورد ظهور منجی چون منبعت از شیخ مفید را قبول ندارم در آن مورد بحثی نمی کنم، ولی آیات از قرآن کریم که آوردی در مورد پیروزی مستضعفان در آخر زمان در مورد زنان و همچنین مردانی است که بنا به دلایلی خوار شمرده می شوند: گرایش جنسی، عقاید مذهبی، مخالفت با نام سرمایه داری آمریکایی، نژاد و... و البته منجی میاد که جهان را اصلاح کنه اما قبل از آمدنش این گروه اقلیت هر کدام به سهم خود سعی در بهبود جهان می کنن. به هر حال از آنجا که ما دو تا با وجود مسلمان بودنمان در این زمینه عقاید متفاوتی داریم بهتر است بحث در چارچوب مذهب اینجا خاتمه پیدا کند.
پاسخحذفاما در مورد فمینیستهای جدایی طلب، خودت بهتر می دانی صفحات ویکیپدیا کامل نیستن و به همین دلیل میشه اونها رو ویرایش کرد، حتی خیلی وقتها می تونن حاوی اطلاعات غلط باشن. به هر حال فمینیستها از خیلی وقت پیش خواستار جدایی علم و تکنولوژی مردانه و زنانه بوده اند، از وقتی Harding و Haraway و دیگران بیشتر در حیطه علوم انسانی شروع کردند تا الان که فلسفه فمینیستی تکنولوژی در کنار فلسفه فمینیستی علم مورد توجه بسیاری از فیلسوفان تکنولوژی و علم قرار گرفته است. فیلسوفهای فمینیست پست مدرن مثل ایریگاری و کریستوا هم در این مورد حرفهای زیادی دارن. اینم از ژورنال اقتصاد کمبریج در مورد تئوری های فمینیستی پیرامون تکنولوژی:
http://cje.oxfordjournals.org/content/34/1/143.abstract
خود من کلی مقاله در این مورد دارم که از Jstore گرفتم، اما الان به آنها دسترسی ندارم چون مسافرت هستم ولی وقتی برگشتم اونا رو آپلود می کنم، به خاطر مشکلات فیلترینگ در ایران نمی تونم قول دهم زود آنها را آپلود کنم، به هر حال در اولین فرصت اونها رو اینجا میذارم.
ماشاالله رو که نیست، سنگ پای قزوینه!! پس منظور از مستضعفان، شما لزبینها هستین!! همین یکی رو کم داشتیم! من تاحالا فکر میکردم مستضعف یعنی کسی که زمانی قدرت داشته و بعدا ضعیف شده، مثل مردها که یه زمانی واسه خودشون حرمتی داشتن و حالا روز به روز دارن خارتر و ذلیلتر میشن، نه کسی مثل شما لزبینها که روز به روز دارین جسورتر و گستاختر میشین و بیشتر عرض اندام میکنن! در زمان ظهور منجی، تعداد کمی از مردان و زنان جزو مومنان حقیقی خواهند بود، نه شما لزبینها (که به گفته خودت روز به روز دارین بیشتر میشین) و تا اون زمان تعدادتون از حد شمارش هم خارج شده و هرکاری دلتون خواسته کردین! تو یکی هم که ماشاالله توشه آخرتت پرباره، چون به گفته خودت تعداد زیادی از دخترها رو لزبین کردی که چندتا از اونها ازدواج هم کرده بودن! کاری که ابلیس نتونست بکنه تو کردی! احسن! آفرین به تو! خوب توی این بحث که مشخصه کی باخته، بریم سر بحث بعد.
پاسخحذفاون لینکی رو که گفتی بررسی کردم، متنی رو که در اون صفحه بود خوندم، و کتابی رو (که در واقع خلاصه شده) بود و برای دانلود گذاشته بودن دان کردم. این کتب رو Jamie Cross نوشته. متن این بود:
Abstract
Feminist theories of technology have come a long way over the last quarter of a century. The expanding engagement at the intersection of feminist scholarship and science and technology studies (STS) has enriched both fields immeasurably, and I will largely focus my reflections on the literature associated with these sites. I begin by highlighting the continuities as well as the differences between contemporary and earlier feminist debates on technology. Current approaches focus on the mutual shaping of gender and technology, in which technology is conceptualised as both a source and consequence of gender relations. In avoiding both technological determinism and gender essentialism, such theories emphasise that the gender-technology relationship is fluid and situated. These deliberations highlight how processes of technical change can influence gender power relations. A feminist politics of technology is thus key to achieving gender equality.
و این هم ترجمش:
"خلاصه
تئوریهای فمینیستی تکنولوژی از مدت زمانی دور از یک-چهارم قرن اخیر می آید. اقدامات افزایشی در محل تقاطع هر دو موضوع دانشجوئی فمینیستی و مطالعات علم و فنآوری (STS) بی اندازه توسعه داده شده و من بطور وسیعی بازتابهایم را بر روی ادبیات (یا نوشته های) پیوند خورده با این زمینه ها متمرکز کرده ام. من با پررنگ کردن همان پیوستگیها شروع میکنم همانند تفاوتهای بین هم زمانی و بحثهای های فمینیستی سابق بر سر تکنولوژی. توجهات فعلی متمرکز بر شکل دوسره جنسیت و تکنولوژی است، اینکه کدام تکنولوژی بعنوان این دو مورد تصویرسازی شده است، یکی منبع و دیگری نتیجه روابط (یا نسبتهای) مربوط جنس. به منظور رهائی از این دو مورد، یعنی مکتب تعیین (یا تخصیص) تکنولوژیکی و مکتب ضروریات مربوط به جنس، چنین نظریاتی تاکید دارد که رابطه جنسیت با تکنولوژی متغیر و واقع شده است. این مشورتها روشن میکند که چگونه فرایند تعویض تکنیکی میتواند بر روابط قدرت وابسته به جنس اثر بگذارد. بنابراین یک مجموعه از سیاستهای تکنولوژیکی فمینیستی، کلید نائل شدن به تساوی جنسی است."
نمیدونم، یا تو انگلیسیت ضعیفه، یا فکر کردی من انگلیسی بلد نیستم، چون من که هرچی توی اون متن و اون کتاب گشتم چیزی از "تاکید بر جدائی تکنولوژیها" ندیدم و همش تحقیق و بررسی پیرامون این موضوع بود بدون اینکه بیانیه ای صادر کرده باشه! در صورتی که من گفته بودم: "اگه تو مدعی هستی اونها (لزبینها) به دنبال جدائی همه چیز از جمله علم و فناوری بودن، و واقعا تصمیم جدی داشتن و طرحی رو برای این موضوع آماده کرده بودن و اون رو در سطح وسیع معرفی کرده بودن منبعش رو ذکر کن"!
و جالبتر اینجاست که کمبود چنین منابعی تو رو واداشت که کتاب یک مرد رو به من معرفی کنی! یعنی همون آقای دکتر Jamie Cross!
منتظر اون "کلی مقالاتت" هم میمونیم ببینیم چی میشه. بعید میدونم با چندتا مقاله ی تو (که تازه معلوم نیست محتواش چی باشه) اتفاق خاصی بیفته. البته من از خدامه ها، ولی بعید میدونم اتفاق خاصی بیفته، شاید برای دهن پر کردن چندتا مقاله بدی، ولی نمیدونم چرا به دلم افتاده که شما لزبینها آخرش هم پیگیر جدائی دستاوردها نخواهید شد!
در مورد صفحه ویکی پدیا هم اینطور نیست که هرکسی هرچی دلش خواست اون تو بنویسه، ابتدا باید توسط ادمین تایید بشه و ادمین به محض اینکه شک کنه که مطالب خلاف واقع هست اونها رو حذف میکنه، و با اونهمه یوزری که مطلب میفرستن و مطالبشون شبیه هم هست، ادمین براحتی میتونه مطالب درست رو از چرت و پرت تشخیص بده و خیلی کم پیش میاد که مطالب اشتباه بذارن، مخصوصا توی ویکیپدیای انگلیسی که کلی کاربر صاحبنظر داره و اعتبار مطالبش بر همه روشنه. درسته که صفحات ویکیپدیا بطور کامل و مفصل به موضوع نپرداخته، ولی سرفصلهای مهم و اصلی موضوعات رو حتما لحاظ میکنه و اگه واقعا فمینیستهای جدائی طلب بطور جدی خواستار جدائی علم و فناوری شده بودن باید توی اون صفحه میبود! تازه من دلیل دیگری هم برای ترس فمینیستها از اینگونه موضوعات دارم، بنده در چندین سایت فمینیستی (که ادعای آزادی بیان دارن) اون نظریه رو گذاشتم، ولی دریغ از نمایش! حتی یکی از فمینیستهای افراطی و معروف در وبلاگش مطالب حاوی فحش و ناسزا رو نمایش میداد ولی از نمایش کامنت من ترسید! وبسایت یکی از رادیوهای بسیار بسیار معروف هم علیرغم ادعایی که در زمینه آزادی بیان داره از نمایش کامنت من ترسید! ولی وبسایت یک رادیوی دیگه که بمراتب کم ادعا تر از اون رادیوی قبلی هست اون نظر رو نمایش داد! نمیخوام اینجا اسم ببرم، ولی اسامی و آدرس همه اینهایی رو که گفتم یه جا یادداشت کردم، خواستی بگو تا واست ای-میل کنم!
پاسخحذفوقتی تو فلسفه علم تفکر مردانه و زنانه جدا میشه و شاخه ای به نام فلسفه فمینیستی علم به وجود میاد و روز به روز بیشتر گسترش پیدا می کنه، و به همین ترتیب فلسفه تکنولوژی که جدیدتر است... این روزی به جدایی دو خط مشی مسکیولن و فمنین در تکنولوژی و علم منجر میشه. اگه تو محیط آکادمیکی باشی که به مقالات علوم انسانی دسترسی داشته باشی فقط کافی است Feminist Philosophy of Science (or Technology رو در Google Scholar جستجو کنی بعد می بینی چقدر در این زمینه کار شده. البته حتی قبل از آنکه رشته ای تحت عنوان فلسفه علم هم به عنوان یک رشته مستقل شکل بگیره، زنان در گروه های حمایت از محیط زیست، فواید علم و تکنولوژی مردانه را زیر سوال برده اند.
پاسخحذفدر ضمن اگه از زنان کتاب و مقاله معرفی می کردم ادعا می کردی فمینیستهای افراطی هستن و من در کنار چندید اندیشمند فمینیست مدرن و پسامدرن برای مجکم کاری یه منبع هم از جمی کراس دادم تا بدونی این بحث به خارج از دنیای فمینیستها نیز کشیده شده است. ایریگاری و کریستوا و هاردینگ و هاراوی که مقالاتشون خیلی معروفه و توصیه می کنم اگر دسترسی داری اونها را دانلود کن و اگر نه هم منتظر بمون تا من بعضی از مقالات رو آپلود کنم.
پاسخحذفدر مورد ویکیپدیا ( البته انگلیسیش) هم حرفت رو قبول دارمکه مطلب اشتباه رو نمی توان وارد کرد و به زودی متوجه میشن و حذفش می کنن، ولی به هر حال کامل نیست و نمیشه بخاطر ذکر نشدن مطلبی در آن، بر آن مطلب مذکور خدشه وارد کرد.
این این پروژه هایی که گفتی همه فقط یک تحقیقه و بس! نه حکمی ازش صادر شده و نه بیانیه ای! اگر هم بیانیه ای ازش صادر شده شخصی بوده. پس اون چیزی رو که من از تو خواسته بودم هنوز بهم نشون ندادی! لطفا پروژه یا پلنی رو به من معرفی کن که این سه شرط اساسی رو داشته باشه: 1- در سطح جهانی و بطور جدی معرفی شده باشه 2- بطور مشخص خواستار جدائی علم و تکنولوژی شده باشه نه یک تحقیق و پژوهش 3- حداقل از سوی گروهی از فمینیستها مورد حمایت قرار گرفته باشه تا دارای اعتبار نسبی باشه، نه اینکه یه فردی از زندگیش سیر شده باشه و بجای خودکشی بخواد هیایو بپا کنه و بعد فمینیستها با زرنگی خودشون رو از اون موضوع کنار بکشن! اگه پروژه ای رو میشناسی که این سه شرط رو رعایت کرده به من معرفی کن!
پاسخحذفالبته فمینیستها یه زرنگی ای به خرج دادن و اون اینکه مطالعه بر روی موضوع جدائی تکنولوژی رو فعلا دارن روش تحقیق میکنن (میفهمی؟ اینها فعلا در حد تحقیقه نه صدور بیانیه) و چنین پروژه هایی رو هم به افراد خاصی محول کردن و خودشون رو از این مسائل کنار نگه داشتن که اگه اومد و حاصل تحقیقات نشون داد زنها از پس چنین کارهایی بر نمیان، اونوقت فمینیستها رو سیاه نشده باشن و اعلام کنن: "به ما ربطی نداشت، اونها یه گروه دیگه بودن!" و همچنان سرشون بالا باشه! و اگر اومد و حاصل تحقیقات نشون داد که زنها از پسش بر میان، اونوقت همون فمینیستهایی که به ظاهر خودشون رو از این موضوع کنار نگه داشته بودن، یهو همه هجوم میبرن به سمت تئوری جداسازس تکنولوزی! میگی نه، صبر کن و ببین، این خط - این نشون!
حالا شما که سهلی، از همین ایرانیها لزبینهایی هستن که توی دنیا خودشون رو کاملا تابلو کردن و علنا دارن برای پروژه لزبینیزم تلاش میکنن که من و تو هم میشناسیمشون، چطور اونها با اینهمه هیاهویی که دارن هیچوقت بر جدائی تکنولوژی تاکید نکردن؟! جوابش کاملا مشخصه! قطعا اونها از اینکه داره چنین تحقیقاتی صورت میگیره آگاهند، منتها چون از نتیجه اون مطمئن نیستن ترجیح میدن که درباره این موضوعات کلمه ای حرف نزنن! (مگر اینکه بصورت سراسیمه و گذرا در لابلای صحبتهاشون اشاره ای کرده باشن یا در یک جمع خصوصی چیزی گفته باشن، که میدونیم این گونه صحبتها قابل قبول نیست و نمیشه اون رو ملاک قرار داد). حتی تو هم بعنوان یه لزبین اگه بطور جدی (باز هم تکرار میکنم: "اگر بطور جدی" نظریه جدائی فناوری رو مطرح کنی و پی گیرش باشی و اونها متوجه کار تو بشن، تو رو بشدت سرزنش خواهند کرد و از تو خواهند خواست دیگه به این موضوع ادامه ندی!
در نهایت فکر نمیکنم فمینیستها در سطح جهانی بیانیه ای برای جدا شدن علم و فناوری صادر کرده باشن، هرچی هست در حد تحقیقه! تحقیقی که به احتمال زیاد هیچ بیانیه ای هم از اون صادر نخواهد شد! حالا باز فمینیستهای غربی اینقدر جرات داشتن که در این مورد تحقیق به راه بندازن، فمینیستها و لزبینهای ایرانی ساکن غرب که ماشاالله با اونهمه ادعا و تند رویشون حتی از اشاره به چنین موضوعی هم وحشت دارن!!! البته همونطور که گفتم از این موضوعات با خبرن، ولی از بازگو کردن چنین چیزهایی بشدت میترسن! درسته نمیگم؟!!
راستس دو نکته رو هم بگم،
پاسخحذفدر مورد علم و تکنولوژی های مردانه یک بار جوابت رو داده بودم! گفته بودم:
"در عالم ماده برای رسیدن به چیزی باید چیز دیگه ای رو از دست داد، بعنوان مثال آتش باعث گرم شدن ما میشه ولی از اون طرف اکسیژن هوا رو کم میکنه! شما همین کامپیوتری رو که داری استفاده میکنی الکی بوجود نیومده! برای ساختش انرژی زیادی صرف شده و به ناچار یه مقدار محیط زیست آلوده شده. اگه شما روش بهتری رو سراغ داری که محیط زیست رو کمتر آلوده کنه، بیا اون رو به دانشمندها ارائه کن و هم پولش رو بگیر، هم حق امتیازش رو! پس چرا این کار رو نمیکنی؟!! فقط بلدی شعار بدی؟!"
این نشون میده که یا به فراموشی هستی یا کامنتها رو با دقت نمیخونی!
در مورد ساخت اسلحه و امثال این هم باید بدونی اینها کاملا لازمه. همین امنیتی رو که تو داری بخاطر وجود همین اسلحه هاست، حالا یه عده روانی از اسلحه سوء استفاده میکنن، یه بحث دیگه هست. من تعجب میکنم چطور شما فمینیستها از درک چنین مسائل ساده ای عاجزین!! و میخواین به خیال خودتون تکنولوژی مردانه رو زیر سوال ببرین! البته کسانی که خودشون نمیتونن اختراع کنن تعجبی نداره که به نقد رو بیارن!
هر چی میخوای بگو و به این تکنولوژی های مردانه تان ببال! ولی مردان بزرگی که علم مردم شناسی را پایه گذاری کردند وقتی سراغ آثار دوره باستانی و قبایل به دور از شهرنشینی در قاره های مختلف رفتند از رازی سرگشودند که پیش از این به عمد یا غیرعمد سرپوشیده مانده بود. برو آثار آن مردان را بخوان که فقط دنبال پیدا کردن حلقه های گمشده در ماقبل تاریخ بودند بدون آنکه بخواهند از آن برای انسانهای کنونی حکمی صادر کنند. مردان چون گوردون چایلد، مورگان، تیلو و بریفالت (بریفو) که کتاب «مادران» را در سه جلد نگاشت. همه آنها اعتراف کرده اند که جوامع انسانی در ابتدا زن سالار بوده، و زنان برای اولین بار با هوش و درایت و تلاششان و با ساختن ابزارهای مختلف و به کار گیری آنها جامعه بشری را توسعه دادند،اولین پزشکان زنان بوده اند و... دوره طلایی که با زن سالاری اثری از جنگ و دیگر کشی نبود. ما باید جنگ را ریشه کن کنیم، زیرا نیاکان ما در 99% تاریخشون هیچ جنگی را تجربه نکردند، چون فکرهای زنانه جامعه را مدیریت می کردند. وقتی جنگ نباشد، وقتی خودخواهی های مردانه کنار رود دیگر دلیلی ندارد سلاح بسازیم تا حفظ امنیت کنیم! توصیه می کنم کتاب Woman’s Evolution: From Matriarchal Clan to Patriarchal Family نوشته ایولین رید را بخوان که البته این کتاب با تغییراتی به فارسی نیز ترجمه شده است اما تحت عنوان "انسان در عصر توحش" از ئولین رید.
پاسخحذفدر مورد فمینیستهای ایران والله نمی دونم چی بگم، اونها بجز عده کمی که معمولا خارج ایران هستن، مثل فمینیستهای موج اول فمینیزم در غرب هستند یعنی سوزان آنتونی، ماری ولتسون کرافت و... و در واقع فقط خواستار ابتدایی ترین حقوق خود هستند، هنوز تا فمینیزم همجنسگرا و فمینیزم جدایی طلب راه درازی دارند. اما در مورد غرب، خودت هم می دانی اون بالا اسم چندین اندیشمند فمینیست را ذکر کرده ام که در زمینه جدایی علم زنانه از مردانه و چیستی و فلسفه آنها کار کرده اند.
ببین نشد دیگه، باز تو داری خودت رو به خلی میزنی تا دنیا به کامت باشه! قرار شد یه مقدار از مالیخولیای لزبینی فاصله بگیری و بشکل جدی و اصولی بحث کنی تا به نتیجه برسیم. اینکه ادعا کنی صفات خوب از زن سرچشمه گرفته و صفات رزل از مرد، یا اینکه زنها ذاتا موجودات خوبی هستن و مردها ذاتا موجودات خبیثی هستن و از اینجور حرفا، اینگونه صحبت کردن به درد همون لزبینها میخوره و بس، و نشون میده که اصلا در بحث جدی نیستی! من نمیدونم چه بر تو گذشته یا در چه محیطی بزرگ شدی که مثل یک پسر زن-ندیده اینطور تشنه زن هستی و در ذهن خودت از زن یه موجود تخیلی و مافوق بشر ساختی! نمیخوام هم بدونم، هیچ ربطی هم به من نداره، فقط خواهشا به یاد داشته باش که در یک بحث اصولی تخیلات جایی نداره. هر انسانی (چه مرد چه زن) از امتیازاتی برخورداره که ممکنه از اونها سوء استفاده کنه، و این سوء استفاده فقط شامل مردها نبوده و نیست، موارد بسیاری داریم از خانمهایی که با ناز و عشوه از آقایون ساده لو اخاذی میکنن، موارد بسیاری داریم از زنانی که بخاطر مهریه زیادی که در سند عقدشون قید شده، وسوسه شدن و بیخود و بیجهت مهریه شون رو مانند چاقویی در زیر گلوی اون مرد بیچاره گذاشتن و باج گیری کردن و ... . این نشون میده که فقط مردها نیستن که از امتیازات خودشون سوء استفاده میکنن، اگر زنها قدرت فیزیکی بیشتر از مرد میداشستن بدون شک از اون سوء استفاده میکردن، همانطور که بسیاری از مردها چنین کردن. معلوم نیست چه بر تو گذشته که با وجود 30 سال سن چنین چیزهای پیش پا افتاده ای رو من باید بهت یادآوری کنم!!! اینها بخاطر همون تخیل پوچی هست که از زن در ذهن خودت ساختی! تخیلات پوچ رو رها کن تا بتونی بشکل اصولی بحث کنی. شاید از نظر تو بزاق دهان زنها تمیز باشه و بزاق دهان مردها کثیف، ولی من چنین طرز تفکری ندارم چون تو از روی تخیلات خودت به همه چیز نگاه میکنی ولی من از روی دلیل و مدرک. پزشکانی که بزاق دهان هزاران مرد و زن رو مورد آزمایش و بررسی قرار دادن گفتن که تمیز یا کثیف بودن بزاق دهان ربطی به جنسیت نداره و به دو عامل ژنتیک و بهداشت فردی وابسته هست و مردهایی هستن که میکروبهای بزاق دهانشون کمتر از زنهاست و بالعکس. یا شاید تو مدفوع زن رو تمیز بدونی و مدفوع مرد رو کثیف، ولی من ترجیح میدم در این زمینه از یک متخصص علوم آزمایشگاهی سوال کنم، نه اینکه تخیلات بی پایه و اساس تو رو الگوی ذهنم قرار بدم. متخصصان علوم آزمایشگاهی گفتن مدفوع هردو اونها کثیفه و اینکه از بین این دو مدفوع کدام کثیفتر باشه، بستگی به این داره که طرف چه چیزی خورده باشه. شاید تو دستگاه تناسلی زن رو تمیزتر از دستگاه تناسلی مرد بدونی، ولی علم عکس این رو گفته، چون اولا رحم زن یه محیط داخل-سازی شده، بیولوژیک و مرطوب هست که در معرض هوای آزاد هم قرار نداره و بنابراین باکتریهای مضر براحتی میتونن در اونجا رشد کنن، ولی دستگاه تناسلی مرد بیرون-سازی شده و مکان مناسبی برای رشد میکروب نیست، ثانیا زن نمیتونه داخل رحم خودش رو با مواد شوینده بشوره و به امید همون پریودی هست که یک روز در ماه رخ میده ولی مرد به راحتی میتونه اندام تناسلی خودش رو هر وقت که خواست براحتی بشوره. اگه شک داری میتونی از یه پزشک زنان و زایمان بپرسی. اینها رو به عنوان مثال گفتم که متوجه باشی تخیلات در یک بحث اصولی جایی نداره و هر ادعایی میکنی باید برای اون دلیل بیاری. شاید تو زن رو یه موجود فوق بشر بدونی، بهرحال ذهن خودته و اختیارش رو داری اما باید متوجه باشی که نباید پرواز خیالت رو قاطی بحث کنی.
پاسخحذف(ادامه در کامنت بعد)
(ادامه:)
پاسخحذفاون افرادی که گفتی معتقدن در جوامع نخستین زنها رئیس بودن اسم اون افراد و نام دقیق کتابشون رو به لاتین بده تا ته و توش رو در بیارم، من ترجه های فارسی رو قبول ندارم. ولی فقط خدا کنه راست گفته باشی و چاشنیش رو زیاد نکرده باشی! چون طبق تحقیقات من، سبک زندگی انسانهای نخست به این صورت بوده که مردها هم رئیس بودن و هم محافظ خانواده، منتها از اونجا که برای شکار اغلب اوقات دور از خانه بودن، همین باعث شد زنها وسایل ساده ای برای کارهای روزمره از جمله کشاورزی بسازن و در کشاورزی مهارت بیشتری نسبت به مردان پیدا کنن و نسبت به تربیت کودکان هم نقش پررنگتری ایفا کنن، نه اینکه رئیس مردان بشن! اونهم انسانهای اولیه که هرکی زورش بیشتر بود به بقیه حکومت میکرد! تازه به فرض که این چند محقق واقعا عین حرفی رو که تو ادعا کردی زده باشن، در عوض n تا محقق دیگه عکس اینها رو گفتن و اصلا به عقل هم جور در نمیاد که در اجتماعات نخستین که نه بحث حقوق زنان مطرح بوده و نه جامعه مدنی، یهو مردهای نخستین با اون طبع قلدری و حس ریاستشون، بیان زنها رو بکنن رئیس خودشون! وجدانا بنظر خودت چنین ادعایی خنده دار نیست؟! شما یه خروس و یه مرغ رو توی یه قفس بزرگ بذار و ببین کدوم رئیس میشه! یا دوتا گوریل یکی نر یکی ماده رو در یک مکان کنار هم بذار ببین بعد چند روز کدامیک از این دو رئیس میشه و کدام مرئوس! در همه تمدنهای بشری هم (که شامل تمدنهای هند، چین، یونان، ایران، رم، مصر، مایاها هست) مردان رئیس بودن نه زنان. متاسفانه شما لزبینها همیشه برای توجیه کارهاتون نظریات اکثر محققان و عالمان رو کتمان میکنین و چند نفر خاص که نظر متفاوتی دارن رو میچسبین! مثل همون قضیه مجاز دانستن همجنسگرائی در اسلام توسط عده ای قلیل!
مثلا این در مورد تمدن مصر هست: http://www.reshafim.org.il/ad/egypt/people/couples.htm
و این در مورد تمدن یونان: http://webpage.pace.edu/nreagin/F2004WS267/AnnaCho/finalHISTORY.html
این هم کتابی که در مورد سبک زندگی انسانهای اولیه صحبت کرده:
A Day With Homo Habilis: Life 2,000,000 Years Ago از Fiorenzo Facchini(Author), Alessandro Baldanzi(Illustrator)
و کتاب The Early Human World از Peter Robertshaw(Author), Jill Rubalcaba(Author)
که پیدایش و سبک زندگی انسانهای اولیه رو نشون میده و هیچ شباهتی با اون سبکی که تو ادعا کردی نداره.
یک توزیح کوتاه هم در مورد کارهای مردان در این لینک: http://www.studyvillage.com/resources/3366-essay-early-human-s-life.aspx
در مورد فمینیستهای ایرانی مقیم غرب هم با کمال وقاحت دروغ گفتی! ادعا کردی هیچکدام از اونها اندیشه های افراطی ندارن و تنها دنبال حقوق ابتدایی و ضروری زنان هستن، در صورتی که بعنوان مثال همون لزبینی که درباره اش زیاد بحث کردیم و نمیخوام اسمش رو بیارم، افراطی ترین موضع رو اتخاذ کرده! و افراطش به حدی هست که روی لباس پوشیدنش اثر گذاشته! یا مثلا لزبینی به نام س. ر. که دقیقا همون حرفها رو میزنه، یا مثلا خانم ر. ک. م. که مثلا لزبین خودش لزبین نیست ولی دقیقا حرفهای لزبینها رو انعکاس میده! این کسانی که اشاره کردم افراطی ترین نظرها رو دارن! اینکه میگم افراطی ترین نظر رو دارن، روی هوا صحبت نمیکنم، واقعا دارم میگم، برای اثبات ادعام همین الان از تو میخوام نظری افراطی تر از نظر اونها به من ارائه کنی! اگه میتونی این کار رو بکن! مسلما قادر به این کار نخواهی بود! و جالب اینجاست که همین لزبینهای افراطی، کلمه ای از جدائی دستاوردها نمیگن!
یکی از کامنتهات که فقط اراجیفی است که از خودت درآوردی و به من نسبت دادی، پس جوابی ندارد. من در کامنتم نه از طرف خودم و نه هیچ لزبین یا فمینیستی و نه حتی هیچ زنی حرف زده ام، عمدا منابعی را معرفی کردم که مردها نوشتند، و آن هم مردهایی که قبل از جریان جدی فمینیزم یعنی قبل از دهه 60 میلادی بوده اند، تا یه وقت نگویی نوکر و اجیر فمینیستها بوده اند، کارهای آنها بعدها توسط مردان و زنان برجسته ای ادامه پیدا کرده و حالا دانش مستقلی را تشکیل داده است، تو تحت تاثیر آنچه از بچگی بهت القاء شده فکر می کنی خانواده همیشه به این صورت بوده، مردها محافظ خانواده نبودند و حتی اول به جوامع بشری که زنان برای نخستین بار تشکیل دادن راه نداشتند، و تنها مناسباتی که با زنان داشتند تولید مثل بوده. انزواطلبی و خودخواهی مردهااز آنها موجوداتی تنها ساخته بود، بعدها سختی های زندگی آنها را بر آن داشت برای بقاء به جامعه زنان پناه برند و زنان آنها را تحت تابوهای جنسی و خوراکی پذیرفتند زیرا از روحیه تهاجمی و بیرحم آنها آگاه بودند. مردهای نخستین مثل الان قدرت را به دست نگرفته بودند که تو می گویی چطور می شود قدرت را به جنس دیگر واگذار کنند، زنان با اتحاد و تشریک مساعی جوامع ابتدایی را ساختند، مردها نسبت به زنها و بچه ها تهاجمی و نسبت به همجنسان خودشان هم حسود بودند، بنابراین نمی توانستند نخستین جوامع را تشکیل دهند، حتی تحقیقات زیست شناسانه نیز نشان داده است پستان داران ماده با هم هستند و با هم به شکار می روند و از بچه ها مواظبت می کنند، ولی نرها تنها هستند چون خودخواهند و هرکدام شکار را برای خودش می خواهد، قلمرو را برای خودش می خواهد، .... به هر حال سخن کوتاه کنم و منابعی رو از همان مردهایی که در بالا نام بردم ذکر کنم:
پاسخحذف1. Taylor, Edward Burnett. "On a Method of Investigating the
Development of Institutions," "Research into the early History of
Mankind", (1878).
2. Morgan, Lewis H., Ancient Society of Researches in the Lines of Human
Progress from Savages through Barbarism to Civilization, London,
Marmilian & Company, 1877.
3. Childe, V. Gordon. "Man Makes Himself", New American
Library,1951(1936).
4. Brifault Robert, the Mothers: a Study of the Origin of Sentiments and
Institutions. 3 vols. New York:
Macmillan; London: Allen and Unwin; 1952(1927).
اینها آثار مردمشناسانی است که در کامنت قبلی نام بردم، مارکس و بخصوص انگلس نیز همزمان با اینها در این مورد نوشته اند ولی چون آنها جامعه شناس و فیلسوف بودند و بر اساس تحقیقات همین مردم شناس ها نظریه صادر کردن، بذار به عنوان منابع بعدی معرفی کنم، همچنین آثار جدیدتر. توصیه می کنم به خصوص منبع 4 که نوشته بریفالت است رو حتما بخوان، فکر می کنم بدون خواندن آن بحث در این مورد بی فایده است.
بعلاوه در جواب تو در مورد گوریلها و مرغ و خروسی که در قفس یا خانه هستند باید بگویم جانوران در اسارت مسلما رفتاری متفاوت دارند، اتفاقا بعضی زیست شناسان و نخستی شناسان زرنگ مدافع مردسالاری به این مشاهدات استناد کرده اند تا بگویند مردسالاری طبیعت انسانها و جانوران است ولی زیست شناسان و نخستی شناسان بی تعصب شواهد بسیاری از جانوران در طبیعت آزاد ارائه کرده اند که پیروزی و غلبه ماده ها را نشان می دهد، چون ماده ها اگرچه نیروی بدنی کمتری دارند و به همین دلیل در اسارت در برابر نرها مغلوب می شوند اما در طبیعت با هوش بالاتر و چابکی شان در فرار پیروزند. لینکهایی که در مورد یونان و مصر باستان داده ای مربوط به زمانی است که مردها قدرت را به دست گرفته بودند، به هر حال منابعی که معرفی کردم را بخوان.
در مورد فمینیستهای ایرانی هم من گروهی خیلی کوچک را استثنا کردم و گفتم آنها معمولا خارج از ایران هستند، پس من نه وقیحم و نه دروغ گفته ام بلکه تو کامنت منو درست نخوندی یا خود را به نفهمی زده ای.
بذار اضافه کنم: بشر در طول تاریخ خدایان مختلفی را پرستیده، خدایان قدرتمند و غالب بوده اند و هر کاری از دست آنها برمی آمده، بشر آنها را بر اساس آنچه از قدرت و سروری در جوامع خودش و پیرامون خودش میدیده می ساخته است و اینکه خدایان ادیان قدیمی تر همه زن بودند و در دوره بعدی هم زن و هم مرد بوده اند و سپس در دوران متاخرتر فقط خدایان مرد را داریم نشان از آن دارد که جوامع ابتدا مادرسالار بوده و به تدریج به صورت مردسالار کنونی درآمده است.
پاسخحذف